۱۳۹۲ مرداد ۱, سه‌شنبه

چرا تماشاخانه سنگلج در مراسم اولین سالگرد درگذشت استاد حمید سمندریان سوت و کورتر از هر زمان دیگری بود؟

سینمای ما - پیام نیكفرد: یک سال از درگذشت حمید سمندریان گذشته و وقتی به آن روزها فکر می کنم کمی دلگیر می شوم.

یاد آن همه هیجان و بروز احساسات شدید و غلیظی می افتم که حتی مانع برگزاری یک تشییع جنازه آرام و با انظباط شد. یادِ داد و فریادهای یكی از مدیران بر سر برخی بازیگران و شاگردان سمندریان در داخل ساختمان ایرانشهر می افتم، به خصوص آن لحظه که گفت: «خجالت بکشید». یاد چشمان از حدقه بیرون آمده ی فلان بازیگر در گوشه ای از همان ساختمان یا تهدید آن دیگری که به من گفت «اگه نری عقب دوربینت رو می شکونم!» می افتم. آن روز من تنها عکاسی بودم که توانستم زودتر از جنازه و در میان فشار شدید وارد ساختمان شوم و از نظر من عجیب ترین بدرقه ای بود که برای یک هنرمند برگزار می شد...
اگر آن روز کسی فلان مسئول را مقصر می دانست، اعتراضی نبود. هرچند که همان روز هم خیلی ها فکر می کردند وقتی چند بازیگر سرشناس زیر تابوت استاد را بگیرند، دیگر همه چیز حل شده و طبق معمول فقط برای مراسم سخنرانی برنامه ریزی کرده بودند. حمید سمندریان یک هنرمند معروف به معنای عام نبود. مردم عادی و حتی بخشی از مخاطبان سینما و تئاتر هم شناخت چندانی از او نداشتند. این دو جمله را گفتم تا به این نتیجه برسم که خبری از موبایل به دستانِ خواهان عکس در تشییع پیکر سمندریان هم نبود. اگر هم بودند به چشم نمی آمدند. عمده حضار را هنرمندان و دانشجویان سینما و تئاتر تشکیل می دادند. اگر آن روز فلان گلایه از فلان مسئول قابل هضم و به جا بود، این شب ها و درست یک سال پس از آن روزهای پُر از شور و شیون و شلوغی، این انتقادها وارد نیست و به بهانه گیری تشبیه می شود.
یکشنبه 23 تیر ماه مراسم اولین سالگرد درگذشت استاد حمید سمندریان در تماشاخانه سنگلج برگزار شد و سالن برخلاف پیش بینی ها سوت و کورتر از هر زمان دیگری بود؛ اولین مراسم رسمی و با مجوزی که برای سالگرد ایشان برگزار می شد. برخی گروه های نمایشی هم بعد از اجراهای خود یاد استادشان را زنده کردند ولی باز هم تاکید می کنم که این مراسم مختص به یادبود و سالگرد استاد حمید سمندریان بود. در فاصله چند دقیقه مانده به شروع مراسم، هنوز خبری از کسی در لابی نبود. مراسم آغاز شد و جمعی نهایتاً 40 نفره با بهت و حیرت به صندلی های خالی نگاه می کردند. متولی برگزاری این مراسم و از شاگردان سمندریان، بیشتر از همه ناراحت بود و گفت «کلی سایت و خبرگزاری این خبر رو منتشر کردن و خودِ من هم دو هزارتا اس ام اس فرستادم»، اما نه خبری از شاگردان بود و حتی خبری از خبرنگاران. دو نفری هم که عکس می گرفتند از عکاس های تئاتر بودند.

بهزاد فراهانی، اصغر همت، میکاییل شهرستانی، خسرو احمدی و چند نفر دیگر تنها هنرمندان حاضر در مراسم بوده و فراهانی و شهرستانی چند دقیقه ای هم صحبت کردند. از این استقبال هیچ نتیجه ای جز بی تفاوتی نمی توان گرفت. هیچ کس خواهان تداوم غم و اندوه نیست و باید با پویایی و فعالیت راه هنرمندان برجسته را ادامه داد، ولی انگار همان راه هم کم کم فراموش می شود، وقتی در اولین سالگرد کسی که همه به درستی و بی تعارف استاد خطابش می كردند، اثری از حضورِ حداقلیِ شاگردان و هنرمندان و دوستداران هنر نمایش دیده نمی شد.

هیچ نظری موجود نیست: