۱۳۹۲ تیر ۲۹, شنبه

سعيد راد در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران: سینمای حادثه‌ای به تفکر و تخصص نیاز دارد

نامش «احمد حق پرست راد» است ولي همه او را به نام «سعيد راد» مي‌شناسند، هنرمندي كه 45 سال در عرصه بازيگري آثاري از خود به جاي گذاشته است كه بيشترشان خاطره انگيز و برخي از آن‌ها درخشان هستند. او از سال ۱۳۴۷ به فعاليت در سينما پرداخت.
سال ۱۳۵۰ با بازي در فيلم « فاتحين‌صحرا> بازيگري حرفه‌اي را آغاز كرد و پس از انقلاب اسلامي نيز در سي امين جشنواره فيلم فجر به خاطر بازي در فيلم «گيرنده» برنده ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول مرد شد. راد بازيگر بسياري از آثار حادثه‌اي بوده گرچه فيلم‌هايي چون «ساخت ايران»، «سفر سنگ»، «گيرنده »، «دوئل» و... را نیز بازی کرده است. درباره اين‌كه چرا سينماي اكشن تا اين حد درايران كمرنگ شده با او تماس گرفتيم. او سوار خودرو در مسير تهران به سمت شهر تبريز بود، گفت كه در راه رسيدن به لوكيشن فيلمي به نام «اسب‌ها همچنان مي‌تازند» است،فيلمي در ژانر حادثه‌اي. سعيد راد با اين جمله كه «در سينماي ما همه بازي‌ها به هم خورده است» به سوالات در خصوص كمرنگ شدن سينماي حادثه‌اي پاسخ گفت كه مي‌خوانيد.

آقای راد، چرا كارگردانان ما به ساخت فيلم‌هاي حادثه‌اي بي‌توجه شده‌اند؟
قواعد بازي سینما در ايران به هم خورده است. هنرمنداني وارد عرصه‌هاي بازيگري، كارگرداني و... شده‌اند كه ورودشان چندان هم همراه با طي كردن مسير درست ورود به اين عرصه هنري نبوده است و تكنيك‌هاي لازم براي يك حضور حرفه‌اي و تخصصي را ندارند. اين افراد به همراه سياست‌هاي نادرستي كه در عرصه سينما اعمال شده است موجبات ضعف سينماي كنوني كشور را ايجاد كرده‌اند.ازسوي ديگر چشمان كارگردانان براي دريافت مجوز ساخت فيلم‌هاي حادثه‌اي در انتظار‌هاي بي‌پايان باقي مي‌ماند و متوليان سينما علاقه‌اي به صدور مجوز ساخت اين‌گونه فيلم‌ها ندارند. تصاوير سينماي ما شده است فضاي تو بگو من بگو، چند نفر كنار ديوار، دور يك ميز یا در يك آپارتمان كنار هم مي‌نشينند و ديالوگ‌هايي بين آن‌ها رد و بدل مي‌شود. ژانر حادثه به تصوير‌هاي خياباني نياز دارد كه سينماي كنوني ايران فاقد اين‌گونه لوكيشن‌سازي‌هاست. سينماي حادثه‌اي كه اكنون در ايران وجود دارد مي‌تواند يك نمايشنامه راديويي هم باشد. سينماي حادثه‌اي قوي به تفكر قوي حادثه‌اي نيز نياز دارد.بايد فردي فيلمنامه و كارگرداني، تهيه كنندگي و بازيگري اين‌گونه فيلم‌ها را انجام دهد كه سينما را بشناسد و اين شناخت برپايه تعريفي درست باشد. افرادي كه سينماي اكشن را مي‌شناختند و در ايران خوب دراين ژانر هنرآفريني مي‌كردند در جمع خسته از مميزي‌هاي سينما جاي گرفته‌اند. يا فيلم نمي‌سازند و يا به دنياي توليد فيلم در ژانرهاي ديگر پيوسته‌اند.

 تماشاگران مشتاق فيلم‌هاي حادثه‌اي هستند در حالي كه سينماگران ما اين روزها از گيشه‌هاي خالي از تماشاگر دم مي‌زنند، چرا اين طور شده است؟
 ساختن فيلم حادثه‌اي امكانات مي‌خواهد، فيلم‌هاي حادثه‌اي با فيلمنامه‌هاي قوي كه مبناي فرم و حركت را همراه داشته باشد در سينماي امروز كشور وجود ندارد.فيلم حادثه‌اي يا ساخته نمي‌شود يا اگر ساخته مي‌شود با فيلمنامه‌هاي تكراري و بازي‌هاي غيرحرفه‌اي كه خاص اين‌گونه فيلم‌ها نيست و ناپختگي خود را به وضوح نشان مي‌دهد توليد مي‌شود. او مي‌آيد كاري كه 14 سال قبل كارگرداني با فيلمنامه‌اي كه براي آن زمان جذاب بود ساخته است مي‌سازد و تنها لباس‌ها و آدم‌ها تغيير مي‌كنند و توجه ندارند كه توقع تماشاگر امروزي متفاوت است. در مقايسه با رشد اين‌گونه فيلم‌ها در جهان بايد فيلم همتراز و هم‌قواره امروز ساخت. اما مهمتر از همه اين دلايل،عامل اصلي كم بودن فيلم‌هاي حادثه‌اي در ايران است. من نمي‌دانم به چه دليل مجوز ساخت چنين فيلم‌هايي داده نمي‌شود، مسئولان فيلم‌هاي خياباني، قصه‌گو و حادثه‌اي را مورد بي‌توجه‌اي قرار مي‌دهند. انگار به فيلم‌هاي آپارتماني كه فروشي هم ندارند علاقه بيشتري دارند. ساخت فيلم‌هاي كمدي بيشتر مورد علاقه مسئولان است. اي كاش حداقل فيلم‌هاي خوبي دراين گونه سينمايي ساخته مي‌شد.

 چه ايرادي از فيلمنامه‌هاي حادثه‌اي در وزارت ارشاد گرفته مي‌شود كه به فيلم‌هايي با اين ژانر مجوز ساخت داده نمي‌شود؟
 كاش مي‌دانستيم چرا؟ نمي‌خواهند ديگر،دوست ندارند و گويا همين كافي است براي يك مدير كه برپايه دوست داشتن يا نداشتن خود مجوز ساخت بدهد يا ندهد! ولي تماشاگراني كه مشتاق ديدن اين‌گونه فيلم‌ها هستند براي ديدن فيلم‌هاي مورد علاقه خود به سراغ ماهواره‌ها و فيلم‌هاي خارجي مي‌روند و اين مي‌شود كه تلويزيون ما مخاطب ندارد، فيلم‌هاي ما بي‌فروش باقي مي‌ماند... مديران سينمايي جنس تمايل مخاطبان امروزي سينما را نمي‌شناسند و اين درد بزرگي است.



ضعف در سریال‌های حادثه‌ای

سريال‌هاي حادثه‌اي تلويزيون از ديدگاه من ادا است. سريال‌هاي حادثه‌اي آيتم‌هايي دارد كه در سريال‌هاي ما هيچ توجهي به آن‌ها نمي‌شود، آنچه در تلويزيون ما به عنوان سريال حادثه‌اي ساخته مي‌شود يك شوخي بزرگ است.سريال‌هاي حادثه‌اي كه در تلويزيون ساخته مي‌شود آنقدر غيرطبيعي و با فيلمنامه‌هاي ضعيف و قصه‌هاي بي‌محتوااست كه مي‌بينيم مخاطبي را به خود جلب نمي‌كند. كارگردانان برجسته اين نوع فيلمسازي در سينما بهتر مي‌توانند موثرباشند كه دستشان آنجا بسته است.

ویژگی‌های بازیگر فیلم حادثه‌ای

هنرپيشه‌اي كه در فيلم‌هاي حادثه‌اي حضور مي‌يابد بايد بدني ورزيده داشته باشد، به ورزش توجه داشته باشد، «بيان» براي اين‌گونه بازيگران نقش مهمي دارد، اين‌كه يك بازيگر بيايد يك فيلم بازي كند و مطرح شود و ديگر نتواند بازي حائز اهميتي از خود نشان دهد در سينماي امروز ايران گويي مد شده است. صدها نام بازيگر وجود دارد ولي تنها 10 بازيگر به واقع بازيگر مي‌توان از ميان آن‌ها نام برد. سينماي حادثه‌اي به مثلث قوي بازيگر حرفه‌اي، كارگردان زبده و از همه مهمتر فيلمنامه نيازمند است.

هیچ نظری موجود نیست: