چهرههای مختلف فرهنگی شامگاه دیشب در مراسم "شب داوود رشیدی" زادروز
80 سالگی وی را که توسط مجله بخارا برگزار شده بود، جشن گرفتند و سیدمحمد خاتمی نیز
ساعتی مهمان آنها بود. در این مراسم همچنین پیام تبریک محمدرضا عارف و عزتالله انتظامی
نیز خوانده شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم "شب داوود رشیدی" توسط مجله بخارا و با
حمایت بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت شب گذشته سهشنبه 25 تیرماه برگزار شد. در ابتدای این
مراسم حضور سیدمحمد خاتمی و بازدید او از نمایشگاه عکس زندگی و بازیهای داوود رشیدی
با استقبال حاضران همراه بود.
ابتدا علی دهباشی سردبیر مجله بخارا ضمن خیر مقدم به داوود رشیدی و خانوادۀ وی
اشاره کرد که پیش از این در زمینۀ تئاتر و سینما، مجله بخارا شبهای نصرت کریمی، بهرام بیضایی، محمد علی کشاروز، امیر هوشنگ کاوسی و در عرصه سینمای
جهان شبهای آندره وایدا، بونوئل و فاسبیندر را برگزار کرده است. سپس از دکتر داریوش شایگان
خواست که سخنرانی خود را ارائه کند.
شایگان که به گفته خود دوستی 66 سالهای با رشیدی دارد به ذکر خاطرات آشنایی خود
و این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در دوران جوانی و در شهر ژنو پرداخت. وی گفت:
در آن زمان هر کسی که می خواست به خارج برود از طرف خانواده به او گفته می شد باید
مهندس یا دکتر شود. همچنین به او گفته می شد که بعد از پایان تحصیل باید به وطن خود
برگردی و به آن خدمت کنی.
وی افزود: ولی من اولین باری که داوود را دیدم در مدرسه سن لویی تهران بود. این
مدرسه ته خیابان لالهزار در کوچۀ خندان بود. مدرسهای بود که تحت نظارت کشیشهای لازاریس اداره میشد. این دبیرستان در دوران قاجاریه تأسیس شده بود. یعنی فکر میکنم اواخر سطلنت ناصرالدین شاه و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه. ولی به هر حال این
دبیرستان معروف است چون چند تن از نخبگان و بزرگان ایران آنجا بودند. از جمله صادق
هدایت در آنجا درس خواند. نیما یوشیج هم در آنجا درس خواند و علی اکبر سیاسی که بعدها
شد رئیس دانشکده ادبیات تهران و یکی از ارکان دانشگاه تهران.
شایگان افزود: فکر میکنم سال 1325 بود که دیدیم جوانی وارد شد و گفتند که
از ترکیه میآید. چون پدرش مرحوم آقای عبدالرحیم رشیدی دیپلمات بود و مدت سه سال در ازمیر کنسول
ایران بود. و داوود هم طبیعتاً در آنجا درس خوانده بود. موقعی که من با او صحبت کردم
فهمیدم که ترکی هم بلد است. شروع کردم با او به ترکی استانبولی صحبت کردم. در چنین
موقعیتی بود که من با داوود آشنا شدم و پس از مدرسه مدتی با هم ارتباط نداشتیم تا آن
که داوود رفت فرانسه و من هم رفتم انگلیس.
این محقق و نویسنده با اشاره به گرایش خود و داوود رشیدی به هنر و تئاتر یادآور
شد: وقتی رشیدی به فرانسه رفت و من هم در انگلستان بودم هر وقت یکدیگر را می دیدیم
درباره تئاتر انگلستان و فرانسه صحبت می کردیم. در آن زمان متوجه شدم که رشیدی یک آکتور
مادرزاد است. وی در ایران برای تجربه اول کارگردانی نمایش "آیا می خواهید با من
بازی کنید" را به صحنه برد و در دومین تجربه نمایش "در انتظار گودو".
بعد از پایان سخنان داریوش شایگان، سیدمحمد خاتمی مراسم را در بین بدرقه هنرمندان
و حاضران در "شب داوود رشیدی" ترک کرد و ضمن خداحافظی گفت: انشاءالله با
هم دیدار خواهیم کرد.
در ادامه علی نصیریان دیگر سخنران این مراسم بود. وی به ارائه تاریخچه ای از شکل
گیری فعالیت های تئاتری، شکل گیری کلاس تئاتر سعدی، حضور در کلاس شاهین سرکیسیان و
ناتوانی هنرمندان تئاتر در آن زمان برای درک و اجرای متون خارجی پرداخت.
نویسنده و کارگردان نمایش "بلبل سرگشته" با اشاره به آشنایی با مکتب
استانیسلاوسکی در کلاس های شاهین سرکیسیان یادآور شد: در آن دوران هنرمندانی که به
فرنگ رفته بودند نظیر حمید سمندریان، پری صابری و داوود رشیدی به ایران برگشتند و داوود
رشیدی یکی از فعال ترین فرنگرفته ها بود.
وی یادآور شد: رشیدی در دومین کار خود به من پیشنهاد بازی داد که آن اثر به فضای
آن روزهای جامعه ما می خورد که این امر نشاندهنده هوشمندی رشیدی در انتخاب اثر بود.
داوود رشیدی یکی از ارکان شکلگیری تئاتر مدرن در ایران بود و اجرای نمایش "در
انتظار گودو" یک نقطه عطف در تئاتر ایران بود که رشیدی به شایستگی آن را اجرا
کرد.
نصیریان تأکید کرد: داوود رشیدی از عمری که داشته باید راضی باشد زیرا به فرهنگ
و هنر جامعه خود خدمت کرد. من شخصا از داوود رشیدی بسیار آموختم و از او سپاسگذارم.
اکبر زنجانپور دیگر هنرمندی بود که در این مراسم درباره داوود رشیدی سخن گفت. وی
سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: آدم وقتی به عکس های خود در سنین مختلف نگاه می کند
نمی تواند بگوید که کدامیک از این عکس ها خود اوست و معلوم نیست در این عکس ها کجا
ایستاده است. ولی در تنهایی خود، خود را دنبال می کند.
وی یادآور شد: روزی که آقای رشیدی را از نزدیک دیدم و شاهد هنرشان بودم زمانی بود
که نمایش "در انتظار گودو" را اجرا کرد که شاهکار صحنه بود. او بازی قدرتمندی
در فیلم "فرار از تله" داشت.
این کارگردان و بازیگر تئاتر در پایان سخنان خود گفت: همه ما وقتی تازه بازیگر
شدیم شور و شعف داشتیم ولی وقتی به جاهایی که الان من هم دارم به آن ها می رسم، می
رسیم می گوییم "ای آقا چه اوضاعی".
عزت الله انتظامی دیگر هنرمندی بود که طبق برنامه باید درباره رشیدی صحبت می کرد
اما دهباشی با اعلام اینکه این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون به دلیل ناراحتی جسمی
قادر به حضور در مراسم نبوده است، پیام انتظامی را به مناسبت "شب داوود رشیدی"
و زادروز 80 سالگی وی قرائت کرد.
در پیام انتظامی آمده بود: "هشتاد سالگی دوست دیرینم هنرمند عزیز تئاتر و
سینما را که در عرصه هنر و موقعیت مدیریت فرهنگی و هنری خوش درخشیده است تبریک و تهنیت
میگویم و امیدوارم سلامت و پایدار باشد. عزت الله انتظامی/ 25 تیر ماه 92 "
همچنین پیام محمدرضا عارف نیز که قرار بود در این مراسم حضور داشته باشد توسط حمیدرضا
عارف فرزند وی قرائت شد و کتاب نفیس شعری نیز از سوی عارف به رشیدی اهدا شد. در پیام
عارف نیز چنین آمده بود: استاد هنرمند، مفتخرم که در هشتادمین بهار زندگی جنابعالی
بابت بیش از نیم قرن خدمت شما به جامعه برگ سبزی از ادب و شعر فارسی را به شما اهدا
کنم.
در بخشی دیگر از مراسم پیام انجمن بازیگران خانه سینما توسط دهکردی قرائت شد. همچنین
اتابک نادری مدیر تئاتر شهر نیز از طرف هنرمندان تئاتر تولد رشیدی را تبریک گفت.
بخش دیگری از این مراسم به سخنان هوشنگ گلمکانی اختصاص داشت که سخنان خود را با
جمله "تأثیر رشیدی بر بازیگری سینمای ایران" آغاز کرد. وی توضیح داد: اولین
بازیگران سینمای ایران تئاتری ها بودند و البته کمی هم اهالی رادیو. نگاه تئاتری ها
در آن سال ها به نمایش نگاهی سنتی و کلاسیک بود. در آن زمان هنوز تئاتر آوانگارد وارد
ایران نشده بود. در اواخر دهه 30 و 40 غلبه فیلمفارسی باعث شد تئاتری ها از سینمای
فارسی رویگردان شوند و سینمای ایران بازیگر خود را تربیت کند.
این منتقد سینمای ایران با اشاره به آشتی جامعه هنری با سینمای ایران با نمایش
فیلم "گاو" یادآور شد: در آن زمان باز هم بازیگران تئاتر به سینما بازگشتند
که اتفاق خاصی نبود زیرا پیش از آن هم در سینما حضور پیدا کرده بودند. اما حضور داوود
رشیدی که از فرنگ آمده بود و وارد سینمای ایران شده بود و با اسم ساموئل بکت و نمایشنامه
"در انتظار گودو" گره خورده بود، همچنین بازی او در فیلم "فرار از تله"
زنده یاد جلال مقدم یک نقطه عطف در سینمای ایران بود.
گلمکانی با اشاره به دوره جوانی خود و رصد روزنامه ها و اخبار آن روزهای سینما
و خواندن اخبار فعالیت های داوود رشیدی و حضور او در سینما تأکید کرد: با خواندن آن
اخبار احساس می کردم حضور داوود رشیدی وزن بازیگری سینمای ایران را بیشتر کرده است.
به عقیده من رشیدی عیار بازیگری سینمای ایران را بالا برد.
سپس مرضیه برومند از آشناییاش با عرصه تئاتر، کار برای
کودکان و تأثیر داوود رشیدی در عرصۀ برنامههای کودک اینگونه حکایت کرد: میخواهم چیزهایی را خیلی سریع
برایتان بگویم. من از بچگی تئاتر بازی میکردم. در دبیرستان از قضا با سوسن تسلیمی هم کلاس شدم و از کلاس هفتم تئاتر کار
میکردیم. اکثراً با هم مینوشتیم. من کارگردانی میکردم، سوسن بازی میکرد. کم کم در منطقه آموزش
و پرورش کار کردیم، بعد هم کم کم سر از برنامههای تلویزیون درآوردیم. برنامه جوانان و تا اینجا آقای رشیدی هنوز وارد زندگی ما
نشده بود. خواهرم احترام برومند مجری تلویزیون بود. گوینده بود. مجری برنامه کودک بود.
خیلی هم مجبوب بود و همه او را میشناختند و باعث افتخار ما
بود. از بچگی هم الگو بود برای ما و اسم داوود رشیدی را هم در نشریات آن زمان میدیدیم.
وی افزود: به هر حال داوود رشیدی عضو خانوادۀ ما شد و ما روزگاران خیلی خوبی را
در خدمت داوود رشیدی گذراندیم. شوهر خواهر بسیار خوبی است. خیلی شیرین است. خیلی بانمک
است و خیلی هم همراه است. اما من میخواهم راجع به یک وجه از
داوود رشیدی صحبت کنم که شاید تا امروز مغفول مانده است و آن تأثیری است که داوود رشیدی
بر بخش کودک تلویزیون گذاشت. شاید کمتر کسی بداند که اگر ما الآن برای کودکان برنامههای تلویزیونی داریم و در گذشته برنامههای درخشانی داشتیم، به دلیل توجهی بود که داوود رشیدی به برنامهسازی برای کودکان نشان داد و به این خاطر مرهون داوود رشیدی هستیم.
مرضیه برومند در ادامه سخنانش به واحد نمایش تلویزیون در زمان مدیریت داوود رشیدی
اشاره کرد: در زمان مدیریت داوود رشیدی بود که سلطان صاحبقران ساخته شد، دایی جان ناپلئون،
قصههای مثنوی ساخته علی حاتمی، خانه قمرخانم و حتی کارهای مردم پسندتر مثل خانه بدوش،
مراد برقی و تلخ و شیرین ساخته شد و داوود رشیدی بود که ما را که تازه از کانون پرورش
جدا شده بودیم به تلویزیون برد تا یک گروه داشته باشیم و مخصوص بچهها کار کنیم. کارهایی مثل پنبه دانه، کلاه و شال و اره، کدو قلقلی، دزد و رنگ قرمز،
خرس و کوزه عسل و گلباران و... تولید شد و اگر امروز برنامههایی مثل کلاه قرمزی، هادی و هدی، خانه مادر بزرگه، مدرسه موشها و ... ساخته میشود، براساس زمینهای است که داوود رشیدی فراهم کرد و اینجاست که باید بگویم داوود
رشیدی به گردن همه ما حق دارد.
یکی دیگر از بخشهای این مراسم پخش فیلمی
مستند از داوود رشیدی، ساختۀ رسول صدر عاملی و شهریار علیدی بود.
مرضیه برومند، محمد علی سپانلو، بهرام شاه محمدلو، جعفر والی، اسماعیل شنگله، ابوالحسن
داوودی، مهدی فخیم زاده، راضیه برومند، حبیب رضایی، علی دهکردی، سروش صحت، عادل بزدوده،
الهام پاوه نژاد و مسعود رایگان، فرهاد فخرالدینی، اکبر ساعدی، عظیم زرین کوب، نگار
اسکندرفر، دارویش اسدزاده، محمدرضا اصلانی، قدرت الله مهتدی، جواد مجابی، جعفر مدرس
صادقی، توفیق سبحانی، محمدعلی اینانلو، احمد مسجد جامعی و ... از جمله هنرمندان حاضر
در "شب داوود رشیدی" بودند. پایان بخش این مراسم نیز برش کیک زادروز 80 سالگی
داوود رشیدی بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر