قدیمی ها - چاپ شده در یکی از مجله های قبل از انقلاب: در یکی از
روزهای هفته گذشته، عده ای که برای مشایعت یا استقبال دوست یا فامیلشان به فرودگاه
رفته بودند، گریه شدید پوری بنایی را که در آنجا حضور داشت دیدند.
پوری چنان بلند بلند می گریست و بی تابی می کرد که در ابتدا هر کس تصور می نمود
واقعه ناگواری برای او پیش آمده است، در حالیکه چنین نبود و او به بدرقه خواهرش
«عشرت» که اخیرا عروسی کرد و آن روز عازم آمریکا بود، آمده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر