۱۳۹۳ مهر ۲۷, یکشنبه

محمدعلی شیرازی ترانه سرای قدیمی که ترانه گوش نمی کند

محمدعلی شیرازی که آثار ماندگاری را سروده است از شرایط امروز ترانه سرایی در کشور راضی نیست و می گوید که این روزها خیلی  ترانه گوش نمی دهد.
این ترانه سرای پیشکسوت در گفت و گویی با ایسنا درباره وضعیت ترانه در شرایط امروز گفت: ترانه باید تمام شرایط شعر کلاسیک را داشته باشد اما ترانه های که من امروز می شنوم هیچ کدام از این ویژگی ها را ندارد و فقط یا فحش است یا حرف های سطحی. این شرایط هم در مورد ترانه هایی که بدون مجوز منتشر می شود و چه ترانه هایی که مجوز می گیرند صادق است. باید توجه کنیم که چرا ترانه می سازیم؟ چرا وقت و امکانات صرف آن می کنیم؟ چرا ترانه ها پخش می شوند؟ مگر غیر از این است که می خواهیم مردم تحت تأثیر قرار بگیرند. مخاطب زمانی تحت تأثیر قرار می گیرد که ترانه ای آنقدر شنیدنی باشد که آن ها را جلب خودش کند و آن ترانه سر زبان مردم بیفتد و ماندگار شود اما وقتی ترانه ها را از یک گوش می شنویم و این ترانه به گوش دیگر ما نمی رسد، مسلما ترانه ماندگاری نیست.
شیرازی ادامه داد: ترانه تعریفی دارد. در واقع باید اول ملودی و آهنگ ساخته شود آن هم روی احساس و عاطفه و بعد آهنگ به یک ترانه سرای حرفه ای داده شود که او بتواند روی آن ملودی، کلامی درخور و مناسب بسازد. در واقع حس ترانه را بگیرد و آن چیزی که از درونش می تراود را بسراید. اما الان شرایط به این گونه نیست. ابتدا ترانه سروده می شود و بعد ملودی و ریتمی روی آن گذاشته می شود. این سبب می شود که ترانه ها آن طور که باید مورد استقبال نباشند چون معمولا موسیقی دان ها با کلام آشنا نیستند و زبان شعر را نمی شناسند به همین دلیل آن ها باید اول کار خودشان را بکنند و احساس خودشان را در قالب موسیقی بیان کنند و ترانه سرا حس آهنگساز را درک کند و به کلام بیاورد. همین شرایط باعث شده است که ما گاهی آهنگی را بشنویم که کلامی غمگین دارد اما ملودی آن شاد است و یا روی ملودی نرم و ملایم کلامی شاد و غیرمناسب گذاشته شده است.
ترانه سرای «سلطان قلبها» درباره تأثیر ممیزی بر ترانه هم گفت: من به ممیزی انتقاد دارم و با ممیزهای ارشاد حرف دارم. البته می دانم که این حرف ها بر آن ها تأثیری ندارد و آن ها کار خودشان را می کنند. در گذشته کسانی که مسئول شعر رادیو بودند، می آمدند توی استودیو و چند بار کار را می شنیدند و براساس آن نظر می دادند اما الان آن ها از ملودی و آهنگ چیزی نمی شنوند و فقط می خواهند براساس ترانه قضاوت کنند. اصلا مشخص نیست آن ها صلاحیت خودشان را از کجا گرفته اند. آیا تا به حال خودشان ترانه موفقی سروده اند؟
شیرازی همچنین درباره تأثیر شرایط اجتماعی بر ترانه هم ادامه داد: متأسفانه من این روزها کمتر رغبت می کنم ترانه گوش کنم مگر اتفاقی چیزی به گوشم برسد. بنابراین ترانه موفقی که شرایط اجتماعی روز را هم نشان داده باشد این روزها نشنیده ام و معتقدم ترانه باید به اجتماع اش بپردازد. اثر هنری به صورت کلی باید این چنین باشد. هنرمند تأثیری از جامعه می گیرد که باید آن را منتقل کند. کار هنرمند و اثر هنری همین است که عواطف سازنده اثر و شرایط اجتماعی را نشان بدهد.
این ترانه سرای باسابقه درباره اینکه گاهی ترانه سراها ایرادهای شعری را بی اهمیت می دارند و معتقدند در جریان آهنگ سازی برطرف می شود، مطرح کرد: این حرف از نظر من کاملا بی منطق است. ترانه باید قوانین شعر کلاسیک را رعایت کند، ترانه سرا هم کسی است که شاعر کامل و خوبی باشد. کسی که با جزئیات شاعری آشنا باشد.
شیرازی در پایان درباره دورنمای ترانه سرایی کشور هم گفت: تا پیش از دوران اصلاحات حداقل 17 سال موسیقی ما تعطیل بود و در این زمان بسیاری از ترانه سراهای ما یا از دنیا رفتند یا از ایران، کسی هم جای آن ها را پر نکرد و ما اکنون با یک خلأیی در زمینه کلام و موسیقی مواجه هستیم که امیدوارم چهره های جوان بتوانند این خلأ را پر کنند.

هیچ نظری موجود نیست: