حدود 20 سال قبل زمانی که تلویزیون فقط دو شبکه
داشت، ظهور برنامه ای تخصصی در حوزه ی سینما با نام «هنر هفتم»، اتفاقی مهم برای علاقمندان
سینما محسوب شد.
«هنرهفتم» پنجشنبه شب ها روی آنتن شبکه اول می
رفت و با اجرای اکبر عالمی توانست نظر مساعد بسیاری از علاقه مندان سینما را به خود
جلب کند.
«هنر هفتم» در آن سال ها به پخش فیلم های مهم و
متفاوتی از تاریخ سینما پرداخت. این برنامه شروع یک جریان در شبکه های تلویزیونی بود
تا برنامه هایی از این دست بیشتر تولید شوند. برنامه هایی که تا همین چند سال قبل تحت
عنوان «سینما چهار»، «سینما یک»، «سینما ماوراء»، «سینما اقتباس»، «سینما پنج» و
... در تلویزیون ادامه پیدا کردند و البته به یک باره هم پخش اغلب آنها متوقف شد.
ایسنا، 20 سال پس از ساخت برنامه «هنر هفتم» به
سراغ اکبرعالمی مجری این برنامه قدیمی سینمایی رفت تا خاطرات این برنامه تلویزیونی
دهه ی هفتاد را بار دیگر برای علاقمندان سینما تداعی کند.
عالمی می گوید: آن زمان که این برنامه از تلویزیون
پخش می شد، به یاد دارم؛ دورانی بود که ما «هنر هفتم» را با خون جگر تولید می کردیم.
در «هنرهفتم» فیلم های 40 سال پیش را پخش می کردیم
این مدرس دانشگاه یادآور می شود: زمانی که «هنر
هفتم» را کار می کردیم، مجبور بودیم فیلم های سینمایی 40 سال پیش که حق کپی رایت و
حق مولف نداشتند را پخش کنیم و مورد بررسی قرار بدهیم و گاهی پیش می آمد، فیلم هایی
را انتخاب می کردیم که هفت بار از تلویزیون پخش شده بودند و برای بار هشتم از برنامه
«هنرهفتم» پخش می شدند!
وی در پاسخ به اینکه چرا یک باره تولید و پخش برنامه
های تخصصی سینمایی در تلویزیون نسبت به گذشته کم رنگ شد؟ می گوید: وقتی راجع به تلویزیون
حرف می زنیم، باید بگوییم عالی ترین سایه ی ارزنده ای که بر سر هر برنامه ی تلویزیونی
سایه افکنده ، حضور یک تهیه کننده کاربلد است؛ به جهت اینکه وقتی یک تهیه کننده به
کارش تسلط کامل داشته باشد می تواند عوامل ارزنده ای را نیز دور خود جمع کند، هسته مرکزی را شکل بدهد، طراحی های اولیه را انجام
بدهد و در نهایت هم سایر مسائل خودشان پیش خواهند رفت.
عالمی سپس به سبک برنامه «هنرهفتم» در دهه هفتاد
تلویزیون اشاره می کند و یادآوری می کند: سبک و سیاق «هنر هفتم» به گونه ای طراحی شده
بود که در شبکه های دیگر اینگونه کارها دیده نمی شد، به این معنا که گاهی متناسب با
فضای فیلم ها، ما از منظر روانشناسی، هنر، جامعه شناسی و... مباحث را مورد تجزیه و
تحلیل و بحث و بررسی قرار می دادیم.
ارزش سینما گاهی از ده ها کتاب بیشتر است
او در عین حال بیان می کند: برنامه «هنرهفتم» پایه
گذار سبک ویژه ای در زمینه تحلیل فیلم بود. ما تحلیل فیلم ها را نه تنها به دلیل گذراندن
زمان، پخش می کردیم بلکه برای هر فیلم برگزیده، جایگاه بلندی توأم با احترام قائل می
شدیم؛ بنابراین گاهی از موارد استادان رشته های جامعه شناسی، دین و معارف و سایر رشته
ها را به برنامه دعوت می کردیم؛ چرا که خودم به عنوان طراح برنامه برای اولین بار در
ایران می خواستم به گونه ای غیر مستقیم بگویم که سینما هم زنگ تفریح هست و هم نیست؛
ضمن اینکه جا دارد بگویم سینما برای اندیشمندان است و گاهی ارزش سینما از ده ها کتاب
هم بالاتر است.
مجری «هنرهفتم» با بیان اینکه برای پخش هر برنامه
از «هنرهفتم» چندین کتاب مطالعه می کرد، خاطرنشان می کند: به دلیل اینکه در «هنرهفتم»
گرداننده ی برنامه و مجری بودم، باید کمتر حرف می زدم؛ چرا که همیشه معتقدم میزبان
حق ندارد بیشتر از مهمان در سفره دستش را دراز کند و همیشه باید بیشترین زمان را به
مهمان داد؛ بنابراین ما هم بیشترین زمان را به مهمانان برنامه اختصاص می دادیم. شخصا
به عنوان مجری برای هر قسمت از برنامه «هنرهفتم» گاه ده ها کتاب مطالعه می کردم تا
بتوانم برنامه را به خوبی هدایت کنم.
چرا «هنر هفتم» پرمخاطب بود؟
عالمی در بخشی دیگر از گفت و گویش درباره اینکه
دلیل پرمخاطب بودن برنامه ای مثل «هنرهفتم» در تلویزیون چه بود و چرا از برنامه های
تخصصی سینمایی دیگر اینگونه استقبال نمی شود؟ پاسخ می دهد: اینکه بعضا گفته می شود
تعدد شبکه ها موجب ریزش تماشاگران این روزهای تلویزیون شده است را قبول ندارم و اعتقادی
به این مساله ندارم.
بدون تعارف همه ما می دانیم که ماهواره ها به طرز
حیرت آوری در زندگی مردم ورود پیدا کرده اند و حدود 150 شبکه ماهواری فارسی زبان از
بیرون مرزهای کشورمان، برنامه پخش می کنند و مردم هم کم و بیش به شبکه های ماهواره
ای دسترسی دارند اما حقیقتا خیلی از مواقع مردم دیگر حتی حوصله تماشا کردن برنامه های
ماهواره را هم ندارند؛ چرا که اکثر برنامه ها ضعیف و آبکی شده اند، به استثنای برخی
سریال های عوام فریبانه ای که داستان های ازدواج ، نامزد بازی و روابط خانوادگی را
کنکاش می کند؛ بنابراین اگر تمام شبکه های ماهواره هم اجازه پخش در ایران داشته باشند
باز هم فردی که عادت به خواندن کتاب دارد و شخصیتش دانشگاهی است تحمل تماشا کردن سه
یا چهار شبکه جهانی را هم ندارد. در کل در کشور ما مردم حوصله این را ندارند که بیش
از یک ساعت از وقتشان را به نشستن پای تلویزیون اختصاص بدهند.
مردم تشنه دانسته ها هستند
وی در عین حال بیان می کند: به عنوان مثال یکی
از مسابقه های محبوب مردم «جهان فوتبال است. به یاد دارم سال ها پیش ما یک برنامه تلویزیونی
داشتیم که حین پخش آن برنامه، شبکه ای دیگر فوتبال پخش می کرد ولی آماری بعدها از میزان
مخاطبان بدست آوردیم که نشان داد مردم برنامه ما را بیشتر نگاه می کردند؛ چرا که اساسا
مردم تشنه دانسته ها هستند و دوست دارند به دانسته های خود چیزی بیفزایند. هر انسان
اندیشمند و عاقلی آرزوی این را دارد که دانسته هایش ارتقاء پیدا کند واگر تلویزیون
چنین خوراکی را به مخاطبانش بدهد و برنامه ها صرفا آغشته به تبلیغات مستقیم نباشند،
قطعا موفق خواهد شد.
تلویزیون این روزها یک مشکل بزرگ دارد
او با تاکید بر اینکه تلویزیون این روزها دچار
مشکل بزرگی شده است، ادامه می دهد: مشکل بزرگ این روزهای تلویزیون این است که دائما
در وادی تبلیغات مستقیم دست و پا می زند وهنوز به این فکر نیفتاده که در چارچوب تبلیغات
غیرمستقیم گام بردارد؛ این در حالی است که اگر تبلیغات غیرمستقیم به درون خانواده های
ما راه پیدا کند، از جوان 16 ساله گرفته تا خانم و آقای 50 ساله از طریق تبلیغات به
یک باور درست می رسند و آنجاست که جامعه ضد ضربه می شود و دیگر به هیچ عنوان با توپ
و تانک و حمله نظامی هم ضربه نمی بیند.
این مدرس دانشگاه سپس با یادآوری یک جمله معنادار
از یکی از شاعران مشهور فرانسوی عنوان می کند: اگر می خواهید کسی سخن شما را گوش نکند،
نصیحت کردن را برایش آغاز کنید. این جمله ی یکی از شاعران مشهور فرانسوی است، بنابراین
تبلیغات مستقیم هم شباهت کاملی به نصیحت کردن دارند.
وی می گوید: «هنرهفتم» از جمله برنامه هایی بود
که آن را یک وجهی نساختیم و بنده به عنوان مجری با وجودی که معلم سینما و کارگردانی
هستم هرگز در برنامه نمی گفتم ببینید زاویه دوربین در فلان جا چه کار کرد و یا دکور
فلان کار چطور است. ما در برنامه «هنرهفتم» ابدا راجع به این مسائل صحبت نمی کردیم،
بلکه فقط درباره آنچه که در ته ظرف رسوب می کرد سخن می گفتیم چرا که معتقدم همیشه در
ته ظرف ، لایه های پنهان یکسری آثار وجود دارد که باید آنها را بررسی کرد.
ایران بهشت برین است اگر...
عالمی گفت و گویش را اینگونه خاتمه می دهد: به
اعتقاد من پشت سر هر برنامه تلویزیونی باید سایه ی یک تهیه کننده دانا، مدبر و مدیر
را جست وجو کرد. کشور ما بهشت برین است و هیچ کشوری مثل ایران بهشت برین نیست؛ البته
به شرطی که آدم ها را سرجایشان بگذاریم؛ بر این اساس معتقدم تهیه کننده در هر برنامه
ای دایره المعارف است اما ما مثل آب خوردن تهیه کنندگان و همچنین مدیرانمان را تغییر
می دهیم.
۱ نظر:
چقدر خوب بود اگر استاد عالمی کمی هم از سهم ویرانگر خودشان در معدوم کردن فیلمهای مستند وزارت فرهنگ و هنر که ایران قبل ازانقلاب و پیشرفت های صنعتی واجتماعی آن دوران را بیان می کرد، می گفتند واینکه چه آثار کمیابی را آتش زدند یابصورتهای دیگر ازبین بردند.آن فیلمهاآثاری درمدح دوران پهلوی نبود، آثاربا اهمیتی از تاریخ ایران بود.
ارسال یک نظر