۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

نویسنده ای که جسدش را از آب گرفتند

نهم شهریورماه سالگرد درگذشت صمد بهرنگی است؛ نویسنده ای که پیکر بی جانش را از آب گرفتند.

به گزارش ایسنا، صمد بهرنگی نویسنده ای است که نامش با قصه و افسانه گره خورده است، چه قصه هایی که خودش خالق آن هاست و چه داستان هایی که درباره مرگش شکل گرفته و مرگش را چون قصه هایش پرراز و رمز کرده است.
صمد بهرنگی زاده دوم تیرماه سال 1318 در محله  چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز است. نهم شهریورماه ۱۳۴۷ رود ارس او را به کام مرگ کشید و پیکر بی جانش را ۱۲ شهریور 1347 از ارس گرفتند.
داستان های صمد بهرنگی با گذشت سال ها از مرگش هنوز هم خوانده می شوند. برخی دلیل این محبوبیت را سادگی و بی شیله پیلگی داستان های او می دانند و دغدغه های انسانی که او در کتاب هایش روایت می کند. البته بسیاری فرم داستان های صمد را کودکانه و مخاطب اصلی داستان های او را بزرگسالان می دانند.
امین فقیری نویسنده پیشکسوت درباره داستان های صمد بهرنگی گفت: یه نظر من سادگی جملات و کلمه های صمد باعث شده که او این همه خواننده بیابد. او از چیزهایی می نوشته که انسانی است و همین کار او را جاویدان کرده است. مسئله کتاب های او همیشه صادق است و آثارش قصه های بسیار جذابی هستند.
او در ادامه اظهار کرد: کتاب های صمد از فرم قصه و افسانه بهره برده است. گویا آدم بزرگی دارد برای بچه ها قصه می گوید و آن ها را نصیحت می کند. اما شاید این سبک دیگر این روزها چندان طرفدار نداشته باشد. روزگار عوض شده و تکنیک های داستان گویی برای بچه ها هم عوض شده است. فکر می کنم دیگر به شیوه صمد نمی توان نوشت و به اصطلاح شیوه او از مد افتاده، اما داستان های خود صمد هنوز خواندنی است.
فقیری درباره مخاطب داستان های صمد بهرنگی هم توضیح داد: من فکر می کنم مخاطب صمد بهرنگی فقط کودکان نبودند. علت این موضوع هم نماد و سمبول هایی است که او در آثارش آورده است، مثل داستان «ماهی سیاه کوچولو». بچه ها ظاهر این داستان را می فهمند، اما به دلیل همان نمادها اصل قضیه را بزرگ ترها می فهمند. چه آن زمان و چه الآن، مخاطب او بچه های بزرگ تر مثل دبیرستانی ها و دانشجویان هستند و بعد بچه ها.
او در ادامه درباره تأثیرپذیری گروهی از نویسندگان از صمد بهرنگی نیز گفت: من در فارس چنین تأثیری را ندیده ام، اما در غرب و شمال غرب، برخی نویسندگان از او و ساده نویسی او تأثیر گرفتند.
فقیری همچنین درباره مرگ صمد بهرنگی گفت: حرف ها درباره مرگ صمد بهرنگی بسیار زیاد است و او خودش مانند افسانه شده است. برخی می گویند پیش از به آب انداختن او را کشته اند، چون جایی که در آن غرق شده کم عمق بوده و برخی هم می گویند او چون شنا بلد نبوده غرق شده است.
«اولدوز و کلاغ ها»، «اولدوز و عروسک سخنگو»، «کچل کفترباز»، «پسرک لبوفروش»، «افسانه ی محبت»، «پیرزن و جوجه ی طلایی اش»، «یک هلو هزار هلو» و «کوراوغلو و کچل حمزه» از جمله کتاب های صمد بهرنگی هستند.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

صمد بهرنگی جاودان مرد ایران زمین همیشه در قلب من وداستانهایش سیراب کننده روح من است. یادش گرامی

Unknown گفت...

احتمال اینکه آقای امین فقیری گفته های آقای فلاحتی دوست وهمراه صمد در زمان غرق شدنش را نشینده یا نخوانده باشد به عرض ایشان میرسانم که آقای فلاحتی نامی که دوست نزدیک صمد بوده است با او به رود ارس میروند وصمد غرق میشود را ایشان در رسانه ها اعلام کردند که صمد شنا بلد نبود وخفه شد نه ساواک او را کشت نه خفه اش کردند وبعد درآب انداختند نه هیچ مورد دیگر تنها به همین سادگی بلد نبودن شنا وغرق شدن. اما او میگوید که ما نیروهای جپ عمدا میخواستیم که مرگ صمد را به گردن ساواک بیندازیم وهمینطور مرگ زنده یاد تختی را نیز بابک تختی اعلام کردند که پدرم را نه نظام پهلوی کشت ونه هیچ کس دیگری او خودش باعث مرگش بود ونیز گفت که بعد از انقلاب هر چه تلاش کردیم سرنخس بدست بیاوریم که ساواک چنین کاری کرده باشد هیچ چیزی یافت نشدبنده هر دو این مدرک رابنده دارم درست مانند دزدی های چند صد میلیون دلاری سران نظام سابق را که بانک مرکری میگفتند بیرون داده است ودر زمان انقلاب بنده خود یکی از پخش کننده های این لیست بودم اما چند سال قبل معلوم شد که این لیست هم توسط ملایان زیرک برای فریب ما جوانان جوش آورده وبی عقل آنروز جعل کرده اند وحال میگویند دروغ بود راست نیز هست که جعل کرده اندیادم میاید ولیان وزیر تعاون 90 میلیون دلار برده بود اما در لس آنجلس در یک قایق کوچک 1نفره از فقر ایشان مردند با دزدی های هزاران میلیاردی وابستگان نظام مقایسه کنید ببینید این نظام طرفدار عدالت وخداست وبرای مستضعفین که دیگر کلمه تابویی است وگویا اینرا هم ملایان جعل کرده بودند کار میکنند یا جعل توده ایها در مورد مرا ببوس که آنرا هم برادر شاعر که آنشب با همراه بوده است گفت که برای نامزدش سروده بود نه افسران حزب توده ما ملت چگونه مردمانی هستیم که دروغ را خوشمان میاید

ناشناس گفت...

آقای دارا گلزار درود بر شرفت که در مقابل بی حقیقتی سکوت پیشه نکردی . امیدوارم روزی به این شانتاژ های سیاسی و دروغ و تهمت های زاییده شده از قدرت طلبی و مقام دوستی پایان داده شود. متشکرم دوست گرامی