۱۳۹۳ تیر ۲۱, شنبه

حبیب آزاد شد + نامه خواندنی حبیب بعد از آزاد شدن به پسرش محمد

حبیب که چند روز پیش بازدشت شده بود، صفحه فیس بوکش خبر آزادی وی را منتشر کرد. حبیب در صفحه اش نامه ای به محمد پسرش نوشته که در ادامه می خوانید.

سلام بابا. من رفته بودم ماسوله رو ببینم... راه دوری نبود تقریبا ۱۵ دقیقه بعد اونجا بودم... عکس هم نگرفتم که بهت نشون بدم... کسی که نقشه دستگیری من رو کشیده بود واقعا آماتور و ناشی عمل کرد... گروهشون هم هول بودن هم دست و پاشون رو گم کرده بودن و می ترسیدن... فقط می گفتن از بالا دستور دارن... نقشه شون هم این بود که منو تو بازداشتگاه نگه دارن... ولی عکس العمل تند و شدید من رو که دیدن فورا من رو برای بازجویی به دادسرا فرستادن... توی دادسرا پرونده من دست قاضی دیگه ای افتاد. وقتی نقشه شون راجع به پرونده من عملی نشد، مجبور شدن به اجبار منو آزاد کنن...


حبیب 

زمانی که من آزاد شدم سربازهای وظیفه و افسرها از فرط خوشحالی شروع به عکس برداری بی اجازه و گرفتن امضا کردن از من شدن. من با خودم فکر می کردم اگه من شخص مجرمی هستم این امضا و عکس گرفتن های پنهانی دیگر برای چیست؟ اون روز ده ها سرباز گرد من جمع شده بودند و امضا می خواستند. اونجا بود که خدا رو شکر کردم که مردم سرزمینم، من یعنی حبیب واقعی رو می شناسن... و وصله هایی که به او می چسبونن رو قبول ندارن. باید دید که چه کسی دست به این کار خطرناک زده... بهتره دولت این دستگیری های خطرناک و سرخودی را جدی بگیره... البته خود من به زودی پی خواهم برد چه کسانی تو این کار کثیف دست دارند...
حبیب 4 سال است در خفا زندگی می کند و از شایعاتی که در مورد مجوز و کنسرت و پخش سی دی در مطبوعات چاپ می شود خبر ندارد و درخواست دارد که از دروغ پردازی دوری کنید.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

بزرگ مرد موسیقی ایران...

ناشناس گفت...

حبیب عزیز کلانتری، آگاهی و بازپرسی دادسرا همه شده رشوه و پول و فساد و تبانیهای زشت ، بسیار بسیار جای تأسف است .