۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

فریدون فرخزاد مردی که از نو او را باید شناخت / اولین حقوق




قدیمی ها - م. صدر (قسمت هشتم): هفت قسمت از بیست قسمت زندگی نامه فریدون فرخزاد را در شماره های قبل به نظر شما عزیزان رسانیدم یعنی از تولد تا اوج شهرت ولی به خاطر گریز از طولانی شدن بعضی مطالب و این که برخی عناوین در شعاع هیچکدام از موضوعات گذشته جای نمی گرفتند لذا اجباراً و موقتاً آنها را کنار گذاشتم تا در دو قسمت اختصاصی به آنها بپردازم یکی اولین حقوق و دیگری اردوی رامسر، تا روند زندگی آن مرحوم مقتول را همان طور که در گذران طبیعی و واقعی بود برای شما تصویر نمایم و از طرفی شما را نیز کمی با فضای آن زمان ها  آشنا کنم تا هم تجسم آنها برایتان آسانتر گردد و هم با سیر اتفاقات به طور همزمان پیش برویم.

فریدون فرخزاد

اولین حقوق دریافتی فریدون از اجرای اولین شو میخک نقره ای در سال 1348 معادل 1500 تومان بود که این طور هزینه شد: 480 تومان آن را یک انگشتر پلاتین که شانزده برلیان اصل ممتاز بیرنگ روی آن سوار بود خرید که تا آخرین لحظه زندگی به انگشت انگشتری دست راستش بود و در تمامی عکس ها و فیلم هایی که از آن مرحوم به یادگار مانده دیده می شود و خیلی بندرت آن را از دستش بیرون می آورد. نهایتاً این انگشتر توسط کمیسر مولر افسر پرونده قتل برای تحویل به بازمانده قانونی او از انگشت فریدون جدا شد. 500 تومان آن را هم در مغازه ای در خیابان شاه (جمهوری فعلی) اسباب بازی خریدیم که به سختی در یک وانت بار جا گرفتند و سه ساعت طول کشید تا آنها را کادو کردند و فریدون و من با تاکسی و وانت به دنبالمان آنها را به بیمارستان و مرکز نگهداری دولتی کودکان عقب افتاده در جاده قدیم شمیران (شریعتی فعلی) بردیم و فریدون شخصاً آنها را بین دختران و پسران بیمار آنجا توزیع کرد و برای آنها خواند و آنها را تک به تک در آغوش کشید و جلوی بغض و اشکش را گرفت و در لحظه ای هم که نتوانست جلوی سرریز اشک هایش را بگیرد به من گفت: کاش رستم هم اینجا بود.

فریدون فرخزاد

پرستاران که همدیگر را از طبقات دیگر خبر کرده بودند همراه با رئیس بیمارستان سرکار خانم دکتر شکوهی به سالنی که فریدون بچه ها را (آنهایی را که قادر به راه رفتن بودند) در کنار تخت های آنهایی که نمی توانستند راه بروند جمع کرده بود و داشت برای آنها می خواند آمدند و ضمن تشکر گفتند که فیلمبردار وزارت بهداری در راه است و قریباً وارد می شود و خواهش کرد تا آمدن او در آنجا بمانیم که فریدون قبول کرد. یک نسخه ازآن فیلم که هنوز نزد من موجود است برای وزیر محترم وقت بهداری آقای دکتر خطیبی و سپس آقای امیر عباس هویدا نخست وزیر و نهایتاً شخص اول مملکت اعلیحضرت نمایش داده شد. بعدها به طور ضمنی شنیدیم که به هنگام نمایش این فیلم در دربار، والاحضرت اشرف پهلوی هم حضور داشتند که همین باب آشنایی بعدی ایشان با فریدون شد.

فریدون فرخزاد

300 تومان از 1500 تومان هم بابت اجاره خانه امیر آباد و آب و برق و تلفن پرداخت شد و باقیمانده آن یعنی  220 تومان هم  می بایستی مخارج خورد و خوراک و کرایه و غیره برای یک ماه آینده را پوشش می داد. ممکن است سئوال شود در یک ماه چهار برنامه شو اجرا می شد و لذا دریافتی فریدون به 6000 تومان می رسید پس بقیه آن در کجا هزینه می شد؟ جواب این است که 2000 تومان برای آنیا و رستم بابت کل مخارجشان ارسال می شد و حدوداً 2500 تومان هم هزینه سرسام آور خرید و دوخت البسه برای فریدون بود زیرا می توان مسلماً و  اکیداً  ادعا کرد که فریدون فرخزاد شیک پوش ترین هنرمند زمان خودش بود.

فریدون فرخزاد

از مفاد قرار دادی که با تلویزیون ملی ایران بسته شده بود این بود که فریدون تا یکسال حق اجرای هیچگونه  برنامه ای که در مقابل دریافت وجه باشد و یا به نحوی از معروفیتی که از طریق شو های تلویزیونی برایش به دست آمده باشد را نخواهد داشت و لذا اجباراً با همین حقوق باید زندگی اش اداره می شد. البته بعد از شش ماه حقوق او به 2000 تومان برای اجرای هر برنامه افزایش یافت که وضع بهتر شد و توانست اتوموبیلی قسطی خریداری نماید. ناگفته نماند که هدایای او که اکثراً با پیک های خصوصی و بعضاً شخصاً به او داده می شد به زودی به حدی رسید که دیگر احتیاجی به دریافت حقوق از حسابداری سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران نبود.

مرگ آن نیست که در گور سیاه دفن شوم
مرگ آن است که از قلب تو و خاطر تو محو شوم

ایمیل م.صدر: fereidonnamdar@yahoo.com

۱ نظر:

مهران گفت...

واقعا زیبا بود تشکر ویژه دارم از جناب صدر بخاطر قلم بسیار شیواشون واقعا خاطرات مرحوم فرخزاد رو در بالاترین سطح به برای دوستداران و فریدون عزیز مینویسند ازشون بدینوسیله سپاسگزاری میکنم و یقین دارم قسمت های بعدی زندگینامه مرحوم فریدون فرخزاد پرهیجان تر و زیباتر خواهد بود فقط قسمت هشتم کمی کوتاه بود تا گرم خوندن شدم اونقدر جذاب بود که زود تموم شد و عکس هایی که جناب صدر از فریدون عزیز گرفتن واقعا عالی و زیباست
سپاسگزاری میکنم از گروه قدیمی ها