قدیمی ها - علی رجبی و محمد رفیعی: صادق پور، نامی آشنا در کوچه پس کوچه های لاله زار است، قدیمی تر ها خوب به یاد دارند، مردی با نام صادق پور در ابتدای لاله زار بنای سینما تئاتری به نام «گیتی» را تاسیس و مدیریت کرد که بعد «ونوس» و سپس با تغییراتی «تابان» نام گرفت. بزرگ خاندان صادق پور بناهای ابتدایی تماشا خانه های لاله زار را احدث نمود و بعد از او دو فرزندش ایرج و منوچهر صادق پور ادامه دهنده راه پدر شدند و با تلاشی بیشتر در سینما و تئاتر به عنوان بازیگر، تهیه کننده، کارگردان، فیلمبردار و عکاس حضوری مستمر پیدا کردند و نام خانواده صادق پور بر هر تئاتر و سینمایی نفوذ یافت.
ایرج
صادق پور گارگردان، تهیه کننده، فیلمبردار و عکاس متولد سال 1319 تهران، سال های
بسیاری را در سینما فعالیت داشت و در فیلم های همچون «تپلی»، «شورش»، «سرگروهبان»،
«دندان مار»، «زن باکره»، «فری دست قشنگ»، «کاکو»، «رقاصه شهر»، «صلات ظهر»، «جای
امن» و... به عنوان تهیه کنند و فیلمبردار حضوری تحسین برانگیزی داشت تا جایی
که او جایزه فیلم سوم سال را برای فیلم «رقاصه شهر» در سال 1349 و بهترین
فیلمبرداری را برای فیلم تپلی در سال 1351 در جشنواره فیلم سپاس تهران نصیب خود
کرد و در انتها با آخرین حضورش در فیلم «دندان مار» در سال 1368 به عنوان مدیر
فیلمبرداری به کارش پایان داد و در نهایت در یکم بهمن ماه سال 1369 درگذشت.
دومین عضو خانواده، منوچهر صادق پور ، کارگردان و تهیه کننده قدیمی متولد سال 1311 تهران
است که کارش را ابتدا از تئاتر «گیتی »شروع کرد و بعد در اولین فیلمش به نام «دختر
کوهستان» ساخته محمد علی جعفری پا به سینما گذاشت، فیلم های متعددی را تهیه، بازی
و کارگردانی کرد. فیلم های «آقا مهدی کله پز»، «به امید دیدار»، «دختر طلا»، «کلاه
نمدی»، «عزیز قرقی» و... را به عنوان بازیگر ایفای نقش نمود و در فیلم های «درشکه
چی»، «نعمت نفتی»، «فراشباشی»، «یک پارچه آقا»، «مجازات»، «عمو یادگار» چرخ تهیه
کنندگی را پیش برد. بعد از انقلاب در سه فیلم «آواز قو»، «عطش» و «شوکران» حضوری
افتخاری داشت. او نیز با فریده نصیری فیلم های متعدی را همبازی بود و این همکاری ها منجر به ازدواج شد.
اوایل تابستان بود به دیدار عزت الله انتظامی و
شهلا ریاحی رفتیم، در میانه مسیر با منوچهر صادق پور تماس گرفتیم و قرار شد بعد از
دیدار این دو هنرمند، او را در موسسه سینمایی پویا فیلم ببینیم، بعد از ظهر بود که
به دیدارش رفتیم، او با ظاهری خسته و فارغ از دلخوشی با ما به گپ و گفتگویی ساده
نشست و از دوران دور سینمایی با کمی از خاطرات لب به سخن گشود.
او در
ابتدا کمی از احوال عزت الله انتظامی از ما پرسید و در ادامه گفت:
پدر من
جز پیشکسوتان سینما و تئاتر این مملکت بود که سینما تئاتر «گیتی» در اول لاله زار
مدیریت می کرد. ابتدا نام آنجا «گیتی» بود، بعد نامش «ونوس» شد و سپس قسمت بالای
آن را جدا کردیم و سینما «تابان» نام گرفت. آن زمان عزت الله انتظامی در آنجا پیش
پرده خوانی می کرد، خدا او را برای هنر ایران نگه دارد. به یاد دارم در آن زمان
ایشان بیماری «سل» گرفت، همه دکترها به او گفتند: شما تا یک ماه دیگر بیشتر
نیستید. بلاخره داروهای پنی سیلین و آنتی بیوتیک ها روی کار آمدند و انتظامی از
این بیماری نجات پیدا کرد.
منوچهر صادق پور
بازیگر
مشهور فیلم «آقا مهدی کله پز» از راهیابی خود به هنر این چنین گفت:
من از
طریق پدرم به هنر آمدم، همان طور که در ابتدا گفتم از طریق سینما تئاتر «گیتی» پدرم
فعالیتی در هنر داشت. او بعد ها با محمد علی جعفری شریک شد و یک فیلم به نام «مردی
که رنج می برد» را ساخت. خودم ابتدا وارد تئاتر شدم و با خیلی ها در دهه 40 از
جمله علی تابش، بهرام و دیگران کار کردم.
وقتی درباره حضور بازی ها او در مورد
تعداد فیلم هایش سوال شد، او گفت:
من در
دو فیلم به نام های «بی گناه در شهر» و «مردان روزگار» ایفای نقش کردم، ولی اصلا
نسخه ای از این دو فیلم ها نیست و در مجموع 12 فیلم در قبل از انقلاب بازی کردم.
البته آن فیلم هایی که من به عنوان تهیه کننده در آنها حضور داشتم، به طور کامل
موجود است.
در
میانه صحبت ها از او در مورد ازدواج هنری اش با فریده نصیری پرسیدیم و توضیح داد:
من با
فریده نصیری (بازیگر) ازدواج کردم، که از او فرزندانی دارم. فریده نصیری هم اینک
با فرزندان و نوه هایم در آمریکا زندگی می کند، من نیز بعضی اوقات به دیدارشان می
روم.
وقتی
از او در مورد فعالیتش در سال های بعد از انقلاب جویا شدیم، او تشریح کرد:
بعد از
انقلاب کار به خصوصی انجام ندادم و اگر در فیلمی ظاهر شدم از روی رفاقت با حسین
فرح بخش، تهیه کننده است و این موسسه (پویا فیلم) که شما تشریف آوردید، مال اوست.
من جز کسانی بودم که بعد از انقلاب بلافاصله حق اجازه کار را داشتم و می خواستم
فیلمی با نصرت کریمی بسازم، ولی چون او به خاطر فیلم «محلل» ممنوع الکار بود،
اجازه فعالیت نداشت، با این وجود کارم در بعد از انقلاب ادامه پیدا نکرد.
خودم
در این سال ها دست به ساخت فیلمی به نام «بچه های لاله زار» زدم، این فیلم کل خاطرات سینما و تئاتر این مملکت بود و اتفاقا تا حدودی پروژه
اش را پیش بردم، ولی اواسط کار حوصله اش را دیگر نداشتم و نیمه کاره رهایش کردم.
منوچهر صادق پور
در
پایان منوچهر صادق پور به این نگته اشاره کرد و گفت:
من در
آخر یک چیزی را به شما بگویم، اینکه به هر کجای تاریخچه فیلم و سینمای ایران
مراجعه کنید، اسم صادق پور هست، چرا که پدرم سال های بسیاری تهیه کننده بود و
سینما و تئاترها را مدیریت کرد. ایرج صادق پور (برادرم) نیز در کارگردانی،
فیلمبرداری و دیگر هنرهای نمایشی فعالیت هایی کرد و در کنار آن ها نیز خودم و
همسرم، فریده نصیری (بازیگر) سال های بسیاری تئاتر و سینما کار کردیم و این است که
نام خانواده صادق پور در هر کجای سینمای قدیم ایران پیداست.
علی رجبی و منوچهر صادق پور
منوچهر صادق پور
منوچهر صادق پور و علی رجبی
محمد رفیعی و منوچهر صادق پور
پوستر فیلم شاطر عباس
پوستر فیلم عزیز قرقی
آفرین عبیسی و زنده یاد ایرج صادق پور
پوستر فیلم داش احمد
۳ نظر:
چقدر خوشحالم که مطلبی از آقای صادق پور گذاشتید خیلی فیلم های ایشان را دوست دارم و هنوز دیدن فیلمهای ایشان با خانم فریده نصیری لذت بخش است از خداوند برای ایشان آروی سلامتی، خوشحالی و طول عمرآرزو دارم .
قدیمیها جان، مرسی بخاطر مصاحبه با هنرپیشهای قدیمی. امیدوارم بالاخره پیمان را هم راضی به مصاحبه و عکس جدید کنید.
لیست فیلمهای مشترک منوچهر صادقپور و فریده خانم که خودشان هم شاید چند تایش را فراموش کردهاند.
کلاه نمدی، داش احمد، قهوه خانه قنبر، دختر طلا، بیگناهی در شهر، مردان روزگار، شهر هرت، شاطر عباس، عزیز قرقی، آقا مهدی کلهپز ..
در این میان قهوه خانه قنبر رکورد فروش فیلمهایشان را شکست و بالای یک میلیون فروخت، یعنی ۱۰۰ میلیارد به پول امروز!
سپاس از قدیمی ها و درود به منوچهر جان صادقپور
توی فیلم « شاطر عباس » یک آواز قشنگ (شاطر عباس) از ایرج (خواجه امیری) است که خیلی دوست دارم دوباره بشنوم! میدونم توی ایران فیلمش هست اما خب دست ما کوتاست و به اونجا نمیرسه ـ راستش خیلی هم روی اینترنت دنبال این فیلم و آواز ابرج گشتم ولی چیزی پیدا نکردم
خوشحالم که قدیمی ها بسراغ منوچهر صادقپور رفت و ما دوباره توانستیم ببینیمش و به خاطراتش برسیم
زنده باشید همه بچه های خوب و باحال قدیمی ها
ارسال یک نظر