شهلا ریاحی که در بیشتر فعالیت های بازیگری اش
در نقش مادر بازی کرده است، گفت: من 35 سال داشتم که نوه دار شدم و از آن به بعد دیگر
در سینما نقش مادر را بازی کردم.
این بازیگر پیشکسوت سینما که سال هاست از دنیای
بازیگری خداحافظی کرده است در آستانه روز مادر در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه هیچ
حسرتی در تئاتر و سینما ندارم، اظهار کرد: تنها دوست داشتم نقش یک نابینا را بازی کنم
که فرصت نشد.
وی با اشاره به شروع فعالیت هنری اش گفت: از
17 سالگی به همراه همسرم اسماعیل ریاحی وارد صحنه تئاتر شدم. از سال 1323 با نمایش
«سیاست هاورن الرشید» و از سال 1330 هم با فیلم «خواب های طلایی» وارد سینما شدم.
ریاحی وضعیت بازیگران زن در بعد از انقلاب را بسیار
متفاوت از گذشته دانست و ادامه داد: شرایط بازیگران زن در پیش از انقلاب و بعد از آن
بسیار فرق دارد، فیلم های پیش انقلاب اصلا فیلم های خانواده پسند نبود و بیشتر به مسائل
دیگر توجه داشت، در صورتی که زنان سینمای امروز در فیلم هایی ایفای نقش می کنند که
جوایز بسیاری در ایران و خارج از کشور کسب می کنند.
وی افزود: در گذشته کسی تئاتر را به عنوان هنر
نمی پذیرفت و تحمل هنرمندان شرایط را به امروز
رسانده است که سینما به عنوان یک هنر مطرح است و جوانان به راحتی می توانند هنرمند
شدن خود را با خانواده هایشان در میان بگذارند.
این بازیگر که در کارنامه اش بازی در فیلم هایی
چون «پرنده کوچک خوشبختی»، «پرستار شب»، «گل مریم»، «در مسیر تندباد»، «مرگ پلنگ»،
«بچه های طلاق»، «دلشدگان»، «دو فیلم با یک کلید»، «راه و بیراه» و «می خواهم زنده
بمانم» دیده می شود، درباره بازنشستگی خودخواسته اش گفت: دیگر تصمیم به کار کردن ندارم
و بعد از نزدیک به 60 سال فعالیت هنری، خودم را بازنشست کرده ام. از حدود سال 81 پیشنهادی
را قبول نمی کنم و فیلم ناتمام «شتاب» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان آخرین کارم است.
وی ادامه داد: از نوجوانی به بازیگری علاقه مند
بودم و کار می کردم، اما الآن نوبت دیگران است. من دیگر چقدر باید بازی کنم، از دختربچه
تا مادربزرگ بازی کردم و الآن دیگر وقت استراحت است. تئاتر و سینما چیزی نیست که آدم
از آن سیر و زده شود، اما رسیده ام به سنینی که آخر خط است ولی من چه کنم، حس من سر
خط است.
این بازیگر خاطر نشان کرد: محبت مردم به من روحیه
می دهد و من را سراپا نگه داشته است و الآن وقتی برخورد آنها را می بینم بزرگ ترین
مدال دنیا را می گیرم. ریاحی که نامش در تاریخ سینمای ایران به عنوان اولین کارگردان
زن ثبت شده است درباه عدم فعالیتش در این حوزه نیز اظهار کرد: «مرجان» را در سال
1335 ساختم. اما هنرپیشگی برایم راحت تر بود و بیشتر فعالیتم را معطوف آن کردم.
این بازیگر 89 ساله سرودن شعر را یکی از دل مشغولی
هایش عنوان کرد و با خواندن یکی از آنها با نام «تلفن» که برای نوه هایش سروده است
گفت: نویسم نامه ای بهر شماها، ندانم از چه گویم از کجاها، ببوسم رویتان این سوی دنیا،
شده دیدارتان مانند رؤیا... تلفن می رود در موج پس زنگ، دل شوریده ام با من کُند جنگ،
خدایا خواب هستند یا که بیدار، نشستند یا که هستند بر سر کار، سپس گوید صدایی گرم و
شیرین، الو جانم تویی ای یار دیرین، عزیزم قلب و روحم ای پریسا، امید جسم و جان رامین
زیبا، برم لذت ز آهنگ صداتان، وجودم پر از آن حال و هواتان، صداتان جان دهد بر من عزیزان،
شوم خوب، خوش، سرمست و میزان، خدا آمرزد آن مخترع را، که خوشحالی دهد این مستمع را،
«گراهام بل» تو چون دلها کنی شاد، از این رو غرق رحمت روح تو باد».
ریاحی در پایان سخنانش با تقدیر از ابراز علاقه
مردم، اظهار کرد: مردم برخورد بسیار خوبی با من دارند و روحیه ای که الان دارم را از
همین مردم گرفته ام و از آنها سپاسگذارم.
۲ نظر:
باسلام این عکس مربوط به چه زمانی است ؟
دوست عزیز سلام
فکر می کنم این عکس ها برای 4 یا 5 سال پیش باشد...
موفق باشید
ارسال یک نظر