پروانه معصومی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران گفت:
شرایط سینما و تلویزیون امروز به گونه ای است که ترجیح می دهم هیچ فعالیتی نداشته باشم.
به گزارش سینما پرس، این بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون اظهار داشت:
من وضعیت فعلی سینمای ایران را نسبت به گذشته بسیار اسفناک می بینم. متاسفانه آدم هایی
که در این سینما مشغول فعالیت هستند فکر می کنند که مخاطبان شان از کمترین شعوری برخوردار
نیستند و به همین دلیل است که حاضرند با توسل به هر مسئله دم دستی و پیش پا افتاده
ای دست به تولید اثر بزنند.
بازیگر فیلم سینمایی «جهیزیه ای برای رباب» در
بخشی دیگر از این گفتگو بیان داشت: بعد از وقوع انقلاب جای کار بیشتری برای زنان در
سینمای ایران باز شد و نقش زن از حالت ابزاری و انفعالی به حالت بالفعل تغییر شکل داد
و این امر برای من که از بدو ورودم در سینما برای خود چارچوب و ضوابطی را تعیین کرده
بودم و هیچ گاه تمایل به عبور از خطوط قرمز شخصی ام نداشتم بسیار لذت بخش و شیرین بود.
وی افزود: وقوع انقلاب توانست تعهد مرا نسبت به
حضور در عرصه هنر ایران بیشتر کند و بعد از دریافت دو جایزه در سال های ابتدایی جشنواره
فیلم فجر این تعهد به مراتب بیش از پیش شد.
۲ نظر:
همون بهتر که بازی نمیکنه
پرویز صیاد یکی از نابغه های سینمای ایران در یکی از فیلم های صمد که یادم نیست کدام است میگوید :شما هم ؟ من هم.
شما دو جایزه بردید آنهم بعد از انقلاب بنده بنام تماشاگر حاضر نیستم وفکر هم نمیکنم روزی جهیزیه ای برای رباب را ببینم گرچه حدس میزنم از فقر میگوید ودوست دارم انسانهایی را که به یاری انسانها میایند وکماکان بهترین فیلم شما را همان رگبار با هنرمندان بزرگی چون فنی زاده کشاورز منوچهر فرید کارگر امروز در استرالیا مردی با بغض های دوری ازسینما دلگیر از چابلوسان ومجیز گویان میدانم.سینمای ایران امروز بارها من نظرم را نه بنام کسی که دستی در این زمینه دارد تنها بنام ایرانی وبیننده نوشته ام سینمای امروز تب 40 درجه دارد ولی برای خوش آمد گویی به پول هرموضوعی را فیلم میکند غافل از اینکه بداند مردم هم شعوری دارند ومیفهمند سینمای از 40 درجه گذشته شریفی نیا چنان پول میسازد که دخترش میتواند ده ها هزار دلارش را بردارد وبه پاریس برود وآن رو سری زوری که حقش هم هست بردارد وولخرجی کند وگیسوان زیبایش را دمی به باد بسپارد.سینمای آبگوشتی که احتمالا ساخته ذهن 40 درجه تبی های دیگر مسعود کیمایی ها است احتمالا بسیار بهتر به عمق جامعه آنروز ما نفوذ میکرد واز درد ومشکل رقاصه ها فاحشه ها راننده ها کلاه مخملی وغیره میگفت شاید از قیصر هم بهتر اما امروز که رشوه ومجیز ودزدی فحشا ووو بیداد میکند چرا همه یک جور یک بازی یک موضوع با کمی تغییرند اگر کمدی هم باشد بحق کمدی رویایی سن پترزبورک بهتر از از هرکمدی دیگری است زیرا سناریو اصلا ربطی به ایرانیان ندارد که بر سر خانوارده رومانف است اینهم از معدود فیلم هایی است که چند بار دیده ام امیدوارم روزی ملت ایران جایزه ای بس بزرگ به حاجی سینما ممد رضا شریفی نیا بدهد فضای سینمای امروز از خط قرمز های امثال شما گذشته است آن دیروز بود که همه هنرمندان زن تقریبا با خود شرط وشروطی داشتند وعدول نمیکردند امروز خط قرمزی وجود ندارد زیرا سینمایی وجود ندارد وقتی بیضایی تقوایی مهرجویی در داخل بیکارند وصیاد در خارج ناچار است هنوز مارا بخنداند معلوم است کارگردان ها سناریو نویس ها کی اند از کجا آمده اند چرا آمده اند وهدفشان چیست شرایط فردا هم به نفع شما نخواهد بود زیرا ما سینمای شریفی نیایی داریم
ارسال یک نظر