اکبر آزاد معتقد
است مشکل ترانه سرایی ما خوانده نشدن ترانه های خوب و افتادن بازار ترانه سرایی دست
افرادی است که قبلا غزل سرا بودند و حالا می خواهند پول دربیاورند.
او همچنین می
گوید ترانه اجتماعی به دلیل ترس شورای شعر و ترانه اجازه انتشار نمی گیرد و به هر ترانه
ای انگ سیاسی می زنند.
این ترانه سرای
پیشکسوت در گفت و گو با ایسنا درباره وضعیت ترانه گفت: از نظر من ترانه ای وجود ندارد؛
زمانی ترانه وجود دارد که جوانان آن را ترنم کنند یا این که روشنفکران و اهل قلم آن
را بپسندند. ترانه زمانی ترانه است که مسائل اجتماعی را بیان کند و آدم ها وقتی به
هم می رسند از هم بپرسند که فلان ترانه را شنیده ای؛ نه این که ترانه ها منتشر شوند
و هیچ کس حتی تکه ای از آن در یادش نماند.
او در ادامه اظهار
کرد: زمانی که من ترانه «آی آدمای مهربون» را نوشتم و این ترانه منتشر شد، آقای بابک
بیات توی استودیو می گفت مردم ترانه تو را می خوانند و یا ترانه «خنده بارون» و «آسیمه
سر» ترانه هایی بودند که مردم آن ها را می خواندند. بعد از آن من کم تر ترانه ای شنیده
ام که مردم آن را ترنم کنند. کارهای خوبی هم در این سال ها خوانده شده اما از رادیو
و تلویزیون این کشور هرگز پخش نشده است و به جای این که این ترانه ها در تلویزیون گل
کند از رادیو تلویزیون بیگانه شنیده می شود. ترانه هایی هم هستند که تنها در اینترنت
گذاشته می شوند تا خواننده آن ها معروف شود و کنسرت بگذارد و کاسبی کند. اما از ترانه
های قدیمی و گیرایی آن ها خبری نیست.
آزاد گفت: ترانه
سراهای خوب ما دچار بی مهری شدند و به جای حمایت، به آن ها حسادت شده است. من آهنگ
هایی می ساختم که به نام خودشان آن ها را منتشر می کردند. در شورای شعر و ترانه هم
که کار مناسبتی تولید می شود و البته هیچ کس این کارها را گوش نمی دهد. این همه کار
ساخته شده، اما چه کسی یک خط از آن ها را حفظ است؟ کسانی که الآن ترانه می گویند غزل
سرا بودند، اما الآن می خواهند پول در بیاورند و ترانه سرا شده اند.
این ترانه سرا
درباره تأثیر ممیزی بر ترانه هم گفت: موضوع اصلا ممیزی نیست؛ ترانه سرایی آدمِ باذوق
می خواهد. کار خوب نوشته شود، مشکل ممیزی نیست. من درباره خود اثر حرف می زنم. وقتی
ترانه خوبی نوشته نمی شود، ما اصلا ترانه ای نداریم که درباره ممیزی آن حرف بزنیم.
الآن ترانه سراهایی شعر می گویند که خودشان هم خواننده شده اند و ترانه می خوانند؛
این مسخره است. هر کسی هنری دارد؛ هدف برنامه پُرکنی که نیست. شعر وقتی زیبا باشد خودش
در ذهن می ماند، اما این ترانه ها هیچ وقت در ذهن باقی نمی ماند.
او درباره وضعیت
ترانه سرایی موسیقی پاپ هم گفت: الآن هم در این شرایط کسی برای موسیقی پاپ پول خرج
نمی کند. خیلی کم پیش می آید که کسی تهیه کننده این آثار شود، بنابراین آثار با پول
کمی منتشر می شوند و سود آن ها به جیب ترانه سراها می رود. این شرایط باعث شد که من
از ترانه سرایی کناره بگیرم. همین باعث شده که ترانه سراهای خوب آثارشان را به تهیه
کننده ها ندهند و بنابراین آثار مزخرف خوانده شود. در اروپا کافی است نویسنده ای متوسط
باشی و یک کتابت فروش برود تا میلیونر شوی و قراردادهای بعدی ات بهتر بسته شود. چخوف
سال ها پش با کتاب هایش میلیونر شد. اما الآن ترانه سراهای ما هیچ پولی بابت برگزاری
کنسرت از تهیه کننده نمی گیرند.
اکبر آزاد درباره
دلایل خوانده نشدن ترانه های اجتماعی هم گفت: نبود ترانه های اجتماعی به دلیل ممیزی
است و ترس آقایان شورا سبب می شود که هیچ ترانه ای که کمی رنگ و بوی انتقادی داشته
باشد تصویب نشود. به همه ترانه ها انگ سیاسی می زنند. ترانه اجتماعی گاهی از کل دنیا
حرف می زند، اما می خواهند تنها ترانه های خنثی منتشر شوند و آن ها امضا کنند و پول
شان را بگیرند. همین باعث شد ترانه سراهایی چون ایرج جنتی عطایی و اسفندیار منفردزاده
از کشور بروند.
او در ادامه بیان
کرد: کارهای سنتی دیگر نخ نما شده اند و دیگر چیز تازه ای در آن ها نیست. محمدرضا شجریان
قبل از انقلاب شعری از نیما خوانده که بسیار عالی است. نیما و شاملو این همه شعر دارند؛
چرا این ها را نمی خوانند؟ کدام خواننده ، کدام صدا این آثار را بخواند؟ این هایی که
هر روز توی برج میلاد کنسرت برگزار می کنند، یک دانگ صدا هم ندارند. توی شهر کورها
یک چشم سلطان است. اوضاع ما هم این طور است.
کسی نیست و همین
ها هستند که مخاطب دارند. شجریان چرا باید آن طرف بخواند؟ سینه چاک خوانندگان پاپ امروز
کسانی هستند که هیچ کسی را ندیده اند و تنها همین خواننده ها را دیده اند. می خواهند
موسیقی پاپ خراب شود. 45 ترانه من را که درباره شهدا بود خریدند و ثبت کردند، اما منتشرش
نکردند. چرا وقتی می خواهید آن ها را منتشر نکنید، ترانه من را می خرید؟ می خواستند
موسیقی پاپ خراب شود که شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر