شهناز تهرانی
در صفحه فیس بوکش نوشت: دیشب تا صبح خواب استاد پرویز صیاد را می دیدم، همون صمد شیرین
خودتون.
خیلی این خواب
عجیب بود. دندان های پرویز عذابش می داد، مدام دندان درد داشت، به او گفتم، پرویز جان
کار دستت میده، می خوای بریم دکتر، گفت: چندتاش دیشب افتاد، ناگهان دیدم بقیه دندان
های صیاد افتاد تو دستش.
شهناز تهرانی
در ادامه نوشت: از خواب پریدم، نگران بودم مبادا خدایی نکرده برایش اتفاقی افتاده باشد.
وقتی کامپیوترم را باز کردم که سَری به فیس آباد بزنم ناگهان قلبم لرزید. خبر ناگهانی
مرگ حسن رضیانی همون عاشقِ لیلا، به قول صمد عین الله، یا بقول خودش باقرزاده را
دیدم.
دیگر اشک بهم
مهلت نداد. عجب رسمیه رسم زمونه، میرن آدما از اونها فقط یک خاطره میمونه.
همکار گلم، دوست
دیرینه من، یادت گرامی.
هر چند دیگه صمد
و لیلا هم شدند فقط یک خاطره شیرین برای دوست دارانشون. به خودم و پرویز صیاد تسلیت
می گم و به عاشقان هنر حسن رضیانی این بازیگر شیرین و فراموش نشدنی.
خوب من، خانه
نو مبارک، روحت شاد با صفا، همیشه در قلب ما زندگی خواهی کرد. روحت شاد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر